1- مرجع و نهاد مذهبی واحد و مستقل: سادات واقعا به یک مجتهد یا آیت الله از سادات افغانی نیازمند است همچنین آن آیت الله باید یک نهاد داشته باشد که بتواند تمام مدارس و نهاد هایی مذهبی تحت پوشش واحد قرار دهد و طلبه هایی را منسجم نگهدارد. با این کار میتواند در برابر هر رویدادی موضع واحد داشته باشد. همچنین او میتواند باز با دیگر مجتهدین در ارتباط باشد اشکال ندارد. ولی حالا تمام نهاد هایی مذهبی و طلبه ها توسط محقق کابلی یا محسنی و یا صالحی کنترول میشود نفعش را آنها میبرد معلوم نیست سادات کجا و چه کاره است و بارها شاهد آن بودیم که علیه سادات طلبه ناعدالتی ها و ناحقی ها رخ داده است.
2- مرجع و جریان سیاسی مستقل: سادات باید به یک یا دو جریان سیاسی بزرگ، قوی، تاثیر گذار و مستقل تبدیل شود خودشان سرنوشت و منافع سیاسی شان را تعین و کنترول کند. با بیداری و هوشیاری نگذارند در هر شرایطی هیچ کسی دیگری از هیچ قومی سادات را کنترول کند و سرنوشت سیاسی و اجتماعی شان را بدست گیرند.
3- مرجع و نهاد اقتصادی: از این که جامعه سادات فقیر و محروم ترین مردم را دارند بناء سادات باید یک نهاد مالی و اقتصادی درست کند، که در ان کمک هایی مردمی و اشخاص خیر ثروت مند و رهبران جمع آوری شوند. بدست محرومین و فقیران سادات رسانده شوند.
4- نهاد فرهنگی و اجتماعی واحد و مستقل: سادات نیازمند یک نهاد فرهنگی و اجتماعی کارا و فعال و مستقل است تا تمام فعالیت هایی فرهنگی از تاریخ سادات، هویت فرهنگی سادات، جمعیت سادات، تجلیل ازبزرگان سادات و مراسم مذهبی همه را تحت را تحت پوشش قرار داده در این قسمت فعال باشند. اینها همه بخاطر اینست که جامعه سادات از انسجام و وحدت برخوردار شوند از فقر و بد بختی و محرومیت نجات پیدا کند دیگر سر در گم و پراکنده و از هر جهت مورد سوء استفاده قرار نگیرند.