در جنگ تحمیلی عبدالعلی مزاری و گلب الدین حکمتیار بر مردم شیعه غرب کابل حدود 30هزار نفر از مردم ملکی و غیر نظامی غرب کابل کشته و زخمی گردیدند که در نوع خود یک فاجعه تکان دهنده بیسابقه بود.
23 فاجعه خونبار و ننگین بیست و سه سنبله/شهریور که از آن با نام کشتار ۲۳ سنبله/شهریور نیز یاد میشود، کشتاری بود که در سال ۱۳۷۳ خورشیدی در جریان حملات نیروهای حزب وحدت شاخه مزاری و حزب اسلامی حکمتیار بر مواضع نیروهای محمد اکبری و حرکت اسلامی افغانستان در غرب کابل، رخ داد. در این تهاجم غافلگیرانه حزب وحدت و حزب اسلامی بر مناطق مسکونی غرب کابل بیش از 10 هزار نفر از افراد نظامی و غیر نظامی کشته شدند و هزاران نفر دیگر نیز مجروح و هزاران نفر دیگر آواره شدند.
تهاجم نظامی و خونین ۲۳ سنبله/شهریور۱۳۷۳ به مثابۀ داغ ننگی است که بر جبین تاریخ تشیع نشسته که هرگز زدوده نخواهد شد. اگر در جنگهای کور دیگر، اقوام دیگر هزارهها را میکشتند، در جنگ ۲۳ سنبله به فرمان رهبر هزاره و با تفنگ هزاره، سیل خون هزاران نفر از مرد و زن شیعه سادات و قزلباش و هزاره، در کوچهها و خیابانهای غرب کابل جاری گشت.
جنگ عليه دو جريان شيعي (حرکت اسلامي و رقباي درون حزبي) به طور همزمان و ناگهان در 23 سنبله 1373اتفاق افتاد. بامداد چهارشنبه 23 سنبله/شهریور، ساعت 2 و 55 دقيقه در حالي که کودکان گرسنه و خسته از جنگ کابل، به خواب ناز فرو رفته بودند، ناگهان غرّش آتشبارها، ديوار سکوت شب را فروريخت.
چشمهاي خواب آلود و نگاه هاي هراسان مردم به کوه تلويزيون، سيلو، دارالامان و ديگر خطوط تماس نیروهاي متخاصم دوخته شدند و گمان بردند که مانند دو سال گذشته، نيروهاي استاد مزاري با شوراي نظار، اتحاد اسلامي و يا کدام حزب ديگر وارد زورآزمايي شده اند. اما در کمال حيرت و ناباوري مشاهده کردند که صداي پاي جنگ اينبار از محلات و کوچههاي خونبار غرب کابل به گوش مي رسد. آنچه اينبار مورد تهاجم و تطاول قرار گرفته بود، سنگر دشمن نبود بلکه خانۀ دوست بود.
منازل و اقامتگاههاي شخصيت هاي محترم و معتبر شيعه مانند آقايان سید علی جاويد رئيس شوراي مرکزي حرکت اسلامي، سیدهادي رئيس کميسيون سياسي حرکت اسلامي و وزير مشاور، محمد اکبري رئيس کميسيون سیاسی حزب وحدت، سیدمصطفي کاظمي عضو برجسته شوراي مرکزي، دفتر کار آيت الله سید ابوالحسن فاضل عضو شوراي عالي نظارت، قرارگاه هاي نظامي و مراکز فرهنگي حرکت اسلامي، مراکز استقرار بخشي از نيروهاي نطامي و کانون هاي فرهنگي حزب وحدت و مربوط به محمد اکبری و حتي مؤسسات امدادي و خيريه، مانند کميته امداد امام خميني(ره) مورد حمله غافلگيرانه قرار گرفتند.
بدين ترتيب شعله هاي جنگي زبانه کشيد که بايد آنرا مسابقه شيعه کشي ناميد و مصيبت را به همۀ خانه هاي غرب کابل به ارمغان آورد. دو طرف اوليه درگير که هيزم اصلي اين آتش و فتنه گشتند، همه از جوانان شيعه سادات و قزلباش و هزاره بودند. گلوله هاي هر دو طرف نيز به محلات شيعه نشين فرود مي آمد و زنان و کودکان شیعه، سادات و قزلباش و هزاره را به خاک مي افکند.
این جنگ پیامدهای زیانبار و جبران ناپذیری برای مردم شیعه و غرب کابل برجای گذاشت که در این یادداشت بررسی می کنیم.
1. کشته و زخمی شدن حدود سی هزار نفر از مردم غرب کابل
در جنگ تحمیلی عبدالعلی مزاری و گلب الدین حکمتیار بر مردم شیعه غرب کابل حدود 30هزار نفر از مردم ملکی و غیر نظامی غرب کابل کشته و زخمی گردیدند که در نوع خود یک فاجعه تکان دهنده بیسابقه بود.
به اعتراف معلم عزیز رویش در کتاب بگزار نفس بکشم در این جنگ بر اساس آماری که اتحادیه تعاون اسلامی، شورای مساجد، بنیاد شهید و برخی مراجع دیگر ثبت کرده و ارائه داده بود چیزی حدود هشت هزار و پنجصد نفر می رسید که از مجموعه ی آنها چیزی کمتر از سه هزار نفر در جبهه از بین رفته و بقیه قربانیان بی دفاع در کوچه ها و خانه ها بودند(عزیز رویش، بگذار نفس بکشم، ص 190.) تازه این آمار کشتههایی است که توسط نهادهای مختلف ثبت گردیده است و خیلی از کشته شدگان دیگر به ثبت نرسیده و زیر آوارها باقی مانده اند.
2. خسارات مالی و تخریب خانههای مردم
علاوه بر تلفات جانی خسارات مالی زیادی را نیز بر مردم غرب کامل تحمیل کرد و صدها خانه مردم ویران گردیده و صدها مغازه در آتش سوخت.
3. تضعیف جامعه تشیع
این جنگ جامعه آسیب دیده شیعه را بیش از پیش آسیب پذیر نمود و تخم نفاق را در میان نیروهای شیعه اعم از سادات و قزلباش و هزاره کاشت و حزب وحدت دوپارچه گردید و در اثر درگیری بین خودی بسیاری از نیروهای دو طرف نابود گردیدند که به تضعیف دوطرف و در نتیجه تضعیف جامعه شیعه گردید.
4. از دست رفتن تپه اسکات و اقتدار شیعه
یکی از خسارات جبران ناپذیری که در اثر فاجعه 23 سنبله/شهریور بر مردم شیعه وارد گردید از دست رفتن تپه مهم و استراتیژیک اسکات با تمام دیپوها و انبارهای مهمات و تسلیحات آن از کنترل حرکت اسلامی و تصرف آن به دست نیروهای حزب اسلامی بود.
در انبارهای مهمات و تسلیحات تپه اسکات سلاحهای پیشرفته و مهمات زیادی بود که تکیه گاه و پشتوانه مهم برای مردم شیعه غرب کابل بود که با هوشمندی سید حسین انوری در کنترل حرکت اسلامی قرار گرفته بود. اما در جنگ فاجعه آمیز 23 سنبله/شهریور 1373 از چنگ حرکت اسلامی خارج و در اختیار حزب اسلامی گلب الدین حکمتیار قرار گرفت. و گلب الدین حکمتیار موشک انداز اسکات و تمام مهمات و تجهیزات آن را توسط مردم هزاره از انبارها بیرون کشیده و به پاکستان انتقال داد
در 23 سنبله بود که دیگر وحدتی در بین شیعیان افغانستان نماند و شیعیان اعم از سادات و قزلباش و هزاره آنچنان دچار صدمه و اختلاف شدند که دیگر نمیتوان به عنوان وحدت اقوام مختلف شیعیان افغانستان را بر گرد یک دسترخوان جمع کرد.