متن دفاعیهی واعظزادهی بهسودی در خصوص اشکال به فتوای ایشان مبنی بر عدم لزوم عدهی وفات مطرح شد از ابعاد مختلفی جالب توجه و حائز اهمیت است و بررسی بیشتر و عمیقتر و تحلیل دقیقتری میطلبد.
جالبتر اینکه این دفاعیه خود باعث تعجب و واکنش بسیاری از صاحبنظران شد. زیرا از این متن نکاتی تازه به دست آمد که عمق فاجعه را بیش از پیش بر همگان آشکار ساخت.
-
پاسخهای مستدل و محکمی به این دفاعیه از سوی اشخاص مختلف ارائه شده که شما را به آنها ارجاع میدهیم. لذا اینجا از پاسخ نکته به نکته به محتوای آن خودداری میکنیم و إنشاءالله در بخشهای جداگانه به نکات مهم آن اشاره خواهیم کرد.
آنچه هم در فتوا و هم در متن دفاعیه خودنمایی میکند شدت اتکا به توهمات و تصورات شخصی و بافتههای ذهنی و نیز مقدم داشتن آن بر متن قرآن و روایات معصومین علیهمالسلام است. مثلاً در جایی میگوید؛ «اگر منظور احترام مرد است چرا زن چنین احترامی نداشته باشد»! یا میگوید؛ «فلسفهی عده، نفی قانون جاهلیت است و الآن موضوعیت ندارد»! ملاحظه میفرمایید که با همین دو جملهی عوامانه و بیاساس، نتیجه گرفته و حکم دینی صادر میکند. در واقع آن توجیهات متناقض مثلاً فقهی را هم بعداً برای پاسخ به اشکال وارده سر هم میکند وگرنه معلوم است علت اصلی فتوای ایشان، همین دو جملهی بیاساس بوده و این قیاس به زعم خودش عقلی را بر متن قرآن و روایات مقدم داشته و آن را همراه با فتوا در متن کتاب خود به عنوان توجیه آورده است. بر خلاف آنچه از یک مدعی اجتهاد و مرجعیت انتظار میرود که نظر دادن بر اساس دلیل قرآنی و روایی و یا عقلی بر گرفته از آن است. نه بر مبنای اوهام و خیالات شخصی.
-
از این موضوع تعجب نکنید. متأسفانه در این دورانِ پر از فتنه از این دست مدعیان مرجعیت و اینگونه روشهای سلیقهای فهم دین به شدت در حال ظهور و فزونی است. این مورد نه اولین آنهاست و نه آخرین آن خواهد بود.
مصداق دیگر گرفتاری در این انحراف خطرناک جناب کمال حیدری است که محبوب برخی از گمراهان وطنی است. او با اجرا در تلویزیون کوثر کشور همسایه مشهور شد و زمانی که به میراث حدیثی اهل بیت علیهمالسلام تاخت، کنار گذاشته شد. مدتها علیه کلیت حدیث لجن پراکنی کرد و از اکتفا به قرآن گفت تا اینکه بالاخره قرآن را هم به لحاظ سندی بیاعتبار خواند. در نهایت به علت اظهار نظرهای خطرناک دربارهی تکفیر پیروان مذاهب مجبور به تعطیلی جلسات و فعالیتهای رسانهای شد. او در صدور حکم دینی بر اساس سلایق شخصی و قیاسات وهمی و بینیازی از حدیث و قرآن با جناب بهسودی در یک مسیر قرار دارد.
-
خلاصه اینکه فعلاً شاهد ظهور نسل جدیدی از مدعیان اجتهاد و مرجعیت هستیم که خود را بینیاز از قرآن و حدیث میدانند و بیشتر متکی بر رأی و نظر شخصی خود و علایق مخاطبان و مقلدان هستند. مدعیانی که به نظر میرسد در انحراف نهاد متزلزل مرجعیت سهم قابل توجهی خواهند داشت و زمینهی گمراهی جامعهی اهل تشیع را بیش از پیش فراهم خواهند ساخت تا همانی شود که در احادیث اهل بیت علیهمالسلام پیشبینی شده و برای مؤمنین معلوم است.