زندگینامه سلطان سید احمد کبیر (شاه برهنه)

سید احمد کبیر ملقب به شاه برهنه ، عالم متبحر ، عابد ، مبارز ومجتهد جامع الشرایط بود که ناسازگاری اش با زمامداران وقت وشرایط اختناق آور حکومت ظالم و ستمکار وقت باعث گردید که وطن و زادگاهش را ترک گوید و به افغانستان متوطن گردد در سال 710 هجری قمری همراه با پنج تن دیگر از اعاظم سادات و بزرگان وادی علم و معرفت عازم خراسان بزرگ شده و در منطقۀ سرقول «یکاولنگ» بامیان درغار ” شمشیر سنگ ” که اکنون بنام ” غارشاه برهنه ” مسمی است سه سال بصورت اختفا زندگی کرد.

سیداحمدکبیر(شاه برهنه) شخص عابد،عارف وصاحب کرامت زیادبوده است. پرنده گان وحیوانات وحشی به او رام بودند.در سه سالی که در غار شمشیرسنگ بسر برده آهوان وحشی واردآن غارمیشدند و سید احمد از شیر آهوان استفاده میکرده است.محل اختفای سیداحمد(شاه برهنه) توسط شکارچیان که آهوان را تعقیب می‌کردند کشف و افشاء شد. مردم بعد از این که با آن حضرت آشنا شدند، او را بزرگ و پیر خود انتخاب کردند و صفات و کرامات ایشان زبانزد خاص و عام شد. شاه برهنه به ارشاد و هدایت مردم و ترویج فرهنگ اهل بیت (ع) و معارف اسلامی پرداخت و پیروان اهل بیت در سایر مناطق نیز مانند میدان وردک، بهسود، کابل،‌ دایکندی، دای زنگی و بلخاب از چشمه سار علم و دانش او بهره‌مند شدند.

چون به لذایذ دنیوی پشت پازده بود و به چشم استغنا به دنیا نگاه میکرد و در کشور فقر معنوی و استغنا حکومت مینمود او را سلطان سیداحمدکبیر میگفتند و چون مدت سه سال در غار کوه بابا در سرمای چندین درجه زیر صفر با یک “لنگ” بدون لباس و امکانات بسر برده او را”شاه برهنه ” لقب دادند عمرش بدرستی معلوم نیست ولی از کتاب قصص الانبیاءکه ازجمله نسخه های قلمی اوست چنین برمی آیدکه بالاتر از هفتادسال در قید حیات بوده است که از این قصیده اش مستفادمیشود:

کنون عمرم افزون زهفتادشد امیدجهان جمله بربادشد

درکتاب قصص الانبیاءتذکربعمل آمده که درسنه 710هه ق شش نفرازسادات ازکربلا ی معلی مجبوربه ترک آنجاشده اندکه عبارتنداز:سیداحمد،سیدعلی ملقب به دیوانه ،سیدعلی ملقب به پوست پوش ،سیدعلی یخسوز، سیدحسن و سید جلال چنانچه میرسیدعلی دیوانه در داستان هجرت خود چنین سروده است :

زهجرت چون گذشتی هفت صدوده نهادم بارفــیقان پای درره

سیداحمدکبیر(شاه برهنه)کتاب مشهور قصص الانبیاءرا در مدت سه سال در غار شمشیر سنگ برشته تحریر درآورد که نسخه خطی آن نزد سید اکبر یک تن از سادات یکه ولنگ موجوداست که فعلاً در قریه شکار دره مربوط ولسوالی زارع ولایت بلخ زندگی میکند.

شاه برهنه قبل ازآمدن به افغانستان چندین مرتبه به زیارت کعبه مکرمه مشرف شده بودمحل دفن ایشان درست معلوم نیست .

شاه برهنه پس از ازدواج دارای یک پسر و یک دختر شد. پسرش سید محمد نام داشت که مانند پدرش عالم و عابد بود و سه مرتبه به زیارت بیت الله الحرام مشرف شد. از سید محمد نیز دو پسر به نام‌های سیدعلی و سید عارفین به‎جا ماند که سید علی جد سادات سنگلاخ و سید عارفین جد سادات بهسود و کجاب می‌باشد.

شجره نامه سیداحمدکبیر(شاه برهنه) که او را سلطان العارفین دانسته‌اند
سلطان‌العارفین کربلایی سیداحمد مشهور به شاه برهنه، ابن سیدابراهیم، ابن سیدزید، ابن سیدمحمد، ابن سیدعلی، ابن سیدعبدالله، ابن سیدیحیی، ابن سیداسماعیل، ابن سیداحمد، ابن سیدمحمد، ابن سیدعبدالله، ابن سیدرحمت، ابن سیدجعفر، ابن سیدمحمد، ابن زید سیار (ملقب به ابوالقاهر)، ابن ابوسلیمان محمد،‌ابن ابوعلی حمزه، ابن ابوعلی اصغر (محمد)، ابن سید احمد سکین(ملقب به سلطان سیداحمدکبیر)، ابن ابوعبدالله جعفر شاعر، ابن سیدمحمد، ابن زید شهید، ابن امام زین العابدین(ع)

شاه برهنه دارای نسخه های شعری بوده است که ذکر آن درکتاب قصص الانبیاء رفته است وهم بعضی از قطعات شعری اش نزد بعضی افراد موجود است .
7

نمونه شعری که حکایت از آمدنش به افغانستان مینماید این است :

کمر بســــــت اخوان برما شش نفر زایــران رســیدیم اینــجا دگـــر
ازان جمله سـه تن علی نام داشــت یکی بود اعرج به خود نام داشت
یکی پوست پوشـــــــیده اندربدن دگر دان تومجــــنون یاوه سخن
چهارم جلال است و پنــجم حسن ششم کمــــــــترین عبدالله ,من
به سه ماه وده روز و پنــــــج دگر رسیدیم زخاور ، ســــویی باختر
وهم ابیاتی درمورد زندگی اشت درکنج غار شمشیر سنگ :
گرفتم به کهفی سکون چون رقیم به سه سال بودم درآنجا مقــیم
همه ساله چون تک و تنها بودم بصد رنج وخواری بسربرده ام
کنون عمرم افزون زهفـــتاد شد امید جهان جمـــــله بر باد شد

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منوی مطالب

آخرین مطالب

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید