بسم الله الرحمن الرحیم
سادات جاغوری شامل سادات حسینی, موسوی و نقوی میباشند. یکی از شاخه های سادات جاغوری ولایت غزنی معروف به سادات حیدری اند که در شش پر و علیاتو جاغوری زندگی میکنند. سادات شش پر موسوی نسب و از فرزندان امام موسی کاظم علیه السلام هستند. آنها افرادی شجاع و دلاور میباشند و بهمین سبب خیلی از مردمان افغانستان به سبب این شجاعت و دلاوری سادات ششپر, فکر میکنند با سادات سنگلاخ و اولاده سید فقیه مجتهد زاهد حضرت سید شاه قباد ولی دارای رابطه فامیلی نزدیکی میباشند که اینطور نمیباشد.
شش پر در منتها الیه ولسوالی جاغوری واقع شده است, یعنی نقطه آخر ولسوالی جاغوری و ابتدایی ولسوالی ناور, اینکه چرا این منطقه ششپر میگویند باید رجوع کرد به جلد اول کتاب هزاره در جریان تاریخ که حجت الاسلام شیخ اسحاق اخلاقی آن را نوشته است که در بخش مربوط به شش پر اشاره میکند: در ناوه (جلگه ای) که این بزرگواران ساکن میباشند سنگی است که من آن را به چشم خود دیده و تماشا کرده ام, در وسط آن جای تیر و کمان است که آن تیر شش پر دارد, از عجایب آن است که جایی تیر کمان به شکلی است که حتی پرهای آن که معمولی است در متن و عمق آن سنگ بسیار جلی و اشکار دیده میشود, تصور بیننده این است که آن تیر در عمق آن سنگ فرو رفته و بعد کشیده شده است به شکلی که جای پیکان و پر ان تیر باقی مانده است چون تیر در عمق سنگ است برای انسان یک حیرت پیدا می شود اگر تیر در سوراخ هم بیشتر از اندازه ای یک تیر کمان نیست و دست در آن راه ندارد و به وسایل واسطه عوام و مردم آن را زیارت دانسته و احترام میکنند و اعتقاد شان ابر این است که از اثار شاه مردان حضرت علی علیه السلام است و آن را احترام میکنند, و این سادات بزرگوار نیر آن را احترام دارند و قبر شاه بابا که جد این سادات است در آنجا میباشد. در هر سال یک بار همه این آقایان خیرات مفصل ترتیب داده زن و مرد در آنجه رفته اسب دوانی و بزکشی مینمایند, هم خیرات دارند, هم جشن و میله میگیرند.
سادات ششپر ویژه گی های دارند که بر همه آشکار و معلوم است و برای بعضی ها و اکثر مردم غیر معلوم است. از جمله شجاعت شان که مردمی شجاع و دلاور و حاضر جوابند, محفل و مجلس بسیار آزاد و شیرین دارند, انسان هر اندازه اندوهنکاک و غمناک باشد هرگاه در محفلی که چند نفر از این اقایان حاضر باشند غم و اندوه خود را فراموش میکند.
ویژه گی دیگرشان سخاوت و مهمان نوازی آنان میباشد, دوست دارند تا حد ممکن و توان شان از مهمان خود پذیرایی نمایند.
ویژه گی دیگر این سادات که از عیان است استعداد فوق العاده شان است. به هر کاری که وارد شوند توان انجام آن را به نحو احسن و اتم دارند و دارای ذهن و ادراکی هستند که متاسفانه در شرایط سخت قرار گرفته اند و نمیتوان از استعداد ایشان بهره کافی را برد.
اما راجع به قوم شش پر اینکه سادات این منطقه معروف به سادات حیدری هستند و اصالتا از سادات موسوی از اولاد ابراهیم المرتضی علیه السلام و در نسب به میر سید علی مشهور به میر سید علی یخسوز که در بامیان مدفون هست میرسند. مجموعا آنها از اولاده سید شاه که سرسلسله سادات شش پر مدفون در خود شش چر هست میباشند.
این سید بزرگوار جهان گرد بوده و ظاهر مسافرت میکرده وصیت هم کرده بود که هر جایی که قمچین اسبم پاره شد مرا در همانجا دفن کنید. بعد اسب شان می اید و در همین منطقه شش پر. قسمیت از زمین ها از مردم علاءالدین بوده و یک قسمت دیگرش هم از مردم شیرداد است, همین جای فعلی شش پر که مرقد سید شاه آغا است همان جا قمچین اسبش پاره میشود وصیت میکند که مرا در همانجا دفن کنید و می آید در بین مریدها متمرکز می شود و آنجا تپه مانند است که مشهور است به قاش بی بی مدت ها بوده ظاهرا در سرسلسله سادات شش پر در دوران یکی از حکام جابر بوده که خان های جاغوری را تماما دست گیر کرده بود و در این مناطق می آید و داستان به این صورت که آن حاکم جبار سخت مریض میشود و فرستاده ای را به نزد مردمان این ناحیه میفرستد, چون آوازه بزرگی و فضل و کرامت سید شاه زبانزد مردمان بوده است, فرستاده به این مردم میگوید زمانی که شما مریض میشوید طبیب شما چه کسی است؟ آنها میگویند زمانی از ما وقتی مریض میشود نزد سید می رویم و می گوید بروید شما همان طبیب را بیاورید و قبل از اینکه نماینده پادشاه به سوی جاغوری و منطقه این سید جلیل القدر حرکت کند خود سید شاه فرار کرده بود و در کوهها رفته بوده, فرستادگان حاکم اموالش را غارت کردند. داستانی دارد و اینکه آن سید جلیل القدر یک دیگی داشته بالای قاطر می گذارند و دیگ برنزی بوده و حدود دو سیر وزن داشته است و همانجا اثار نوشته در آن دیگ بسیار ضعیف مانده و در اطراف آن نوشته معلوم میشود و این دیگ را می گذارند بالای همان قاطر و قاطر کمرش میشکند و این کار را چندمین بار تکرار میشود و بالاخره آن دیگ را می اندازد میان جنگل ها بعد خود سید را پیدا میکنند و دستگیر میکنند و نزد حاکم می آورند.
سید شاه به فرزندانش وصیت میکند که هرکس دیگ من را پیدا کند سال یک بار در میان آن نذر نموده و در بین مردم تقسیم نمایند, تا هنوز آن رسم باقی مانده و سال یک بار در فصل تابستان در مزار سید شاه مرد و زن جمع میشوند و به رسومات مذهبی و ملی میپردازند که تمام سران جاغوری و ولسوالی های همجوار آن شرکت میکنند و مردم علاءالدین به مناقب خوانی و اسب دوانی و بزکشی و کشتی گیری می پردازند.
فرستاده شاه و حاکم, سید شاه را میبرد نزد شاه و به برکت دعای ایشان و به اذن الهی صحت یاب میشود, شاه از سید می پرسد که خواسته شما از ما چیست؟ سید میگوید که خواسته ما این است که شما تمام سران و خوانین جاغوری را که گرفته اید, انها را رها کنید و این ها با هم توافق میکنند و با هم خط نویسی می نمایند که شما به عنوان پیر و ما به عنوان مرید شما هستیم که به شهادت بسیار از کسانیکه این خط را دیده بودند و تا قبل از انقلاب این خط موجود بوده ولی نامعلوم است که بعد از انقلاب به دست کی افتاده است.
اما در باره خود سید شاه, ایشان هشت پسر داشت که فرزندانش به نام های سید عبدالله که نسل ان به سمت رفته و در اطراف مزار ساکن شدند. فرزند دیگرش سید میرزا, سید مظفرشاه , سید شهنشاه, سید امیرشاه, سید شاه میرزا, سید محمد رضا و سید صفر علی بوده که جمعا هشت پسر داشته است و تعدادی از سادات ششپر در دوره عبدالرحمن خان و کشتار این حاکم جانی و بدصفت به ایران پناهنده شدند و هم اکنون دارای تابعیت ایرانی میباشند و آنها هم در ایران به عنوان سادات حیدری معروف اند و تعدادی دیگری که در مهاجر شدند به پاکستان و استرالیا و جاه های دیگر هم اکنون زندگی میکنند.
یکی از مشاهیر سادات در جاغوری مرحوم سید محمد حسن نجفی است که در نجف تحصیل نموده و اولین حوزه علمیه در منطقه جاغوری را بنیان گذاشت و ایشان از علمای بزرگ کشور محسوب میشود و مشاهیر جاغوری اکثرا در حوزه ایشان درس خوانده بود, مرحوم نجفی حدود صد سال پیشتر در ولسوالی جاغوری این امر مهم را پیاده میکند و مصدر خدمات زیادی برای مردم جاغوری میشود.
از علمای معاصر که در قید حیات هستند حضرت ایت الله باقری میباشد که در کویت است. ایشان از شاگردان مرحوم ایت الله خویی بوده و به سه زبان عربی انگلیسی و فرانسوی مسلط میباشند و در فلسفه صاحب نظر میباشند. و از شاگردان خاص مرحوم آیت الله شهید سید محمد باقر صدر بودند و در اقتصاد ید طولایی دارند و نویسنده بسیار خوب و کارهای بسیار خیر در دوران انقلاب و در جهاد افغانستان نمودند که میتوان به اعمار یک مسجد و شفاخانه در کویته پاکستان اشاره کرد هم چنان ایشان در مشهد و قم حوزه علمیه دارند و در کویت هم شاگردانی دارند و باید اشاره کرد که ایشان از هم دوره ای های آیت الله محسنی میباشند.
همچنین از مشاهیر سادات شش پر به حضرت ایت الله سید عبدالوهاب نجفی اشاره کرد, ایشان فارغ التحصیل نجف اشرف اند و عالمی بسیار توانمند میباشند که هم اکنون در قم ساکن هستند. در زمان سید عباس که والی غزنی بود ایشان به مبارزه برخواست و سید عباس ایشان را تبعید کرد, در جاغوری هم یک دوره به عنوان وکیل در مجلس خودش را کاندید نمود. ایشان در دوران تبعید در منطقه تکاب و نجراب, در میان شیعه و سنی مصدر خدمات شایانی شد. همچنین عضو بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی و در بخش علم نجوم میباشد. همچنین طلاب زیادی را تربیت نمودند و صاحب نظر میباشند و روی اثار البیرونی تحقیق میکنند و کتاب های نفیس از ایشان در علم نجوم و هیئت نیز به چاپ رسیده است.
و نیز حجت الاسلام اقای هاشمی در نجف اشرف تحصیل کردند و هم اکنون در مشهد مقدس هستند, ایشان خطیب توانمندی است و با ایت الله فلسفی فعالیت داشتند و فعلا یک موسسه خیریه دارند و کار اعزام مبلغ را در دفتر تبلیغات انجام میدهند و مناطق مختلف خراسان را تحت پوشش دارند و در فعالیت های فرهنگی و تبلیغی بسیار توانمند میباشند.
یکی دیگر از مشاهیر سادات شش پر حجت الاسلام سید محمد علی جوادی میباشد. ایشان هم فارغ التحصیل نجف اشرف هستند و یک شخص بسیار فعال هستند که صدها مسجد, مدرسه و مراکز آموزشی را اعمار کرده و همین طور حجت الاسلام دکتر سید عبدالله جوادی فارغ التحصیل دانشگاه رضوی مشهد, بنیان گذار شعر حوزه, ایشان در شعر و نویسندگی بسیار مشهوراند و از دست ایت الله خمینی جایزه اخذ کردند و رابطه نزدیک با ایت الله خامنه ای دارند, ایشان برای بار اول انترنت را در ایران راه اندازی نموده و یک دوره ایشان مسئل فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تانزانیا بودند, در کشورهای آفریقا زیاد خدمت کرده و فعلا نیز به عنوان امام جمعه در پایتخت آفریقای جنوبی مشغول خدمت میباشند و مناظرات زیادی با مسیحیت و وهابیت برگزار نمودند که از طریق رسانه های آفریقا پخش شده بود و سی دی هایش هنوز هم موجود است, در یک سخنرانی که ایشان داشتند هفتاد نفر مسیحی مسلمان میشوند.
همچنین حجت الاسلام اقای عادل میتوان نام برد, ایشان در افغانستان خدمات فراوانی نمودند از جمله چندین مسجد و مدرسه بنانهادند و همچنین از بزرگان دیگر که قبل از انقلاب و دوران جهاد به مردم خدمت کرده مرحوم سید غلام حسن قریه دار بوده که ایشان از خوانین سادات شش پر بوده و همین طور مرحوم سید خادم زوار یکی دیگر از بزرگان ان منطقه بودند.
همچنین از حجت الاسلام سید حسین واعظ نام ببریم که خدمات شایان دینی و فرهنگی تا هم اکنون در منطقه دارند و در طول انقلاب به عنوان قاضی در منطقه خدمت کردند و ایشان را به عنوان یک شخصیت عادل و دلسوز به جامعه میشناسند.
یکی دیگر از مشاهیر سادات ششپر که مصدر خدمات فراوانی شدند مرحوم سید روشن هستند که تکیه خانه شخصی ساخته بودند و قبر ایشان هم اکنون در تکیه خانه اش در منطقه سبز چوب جاغوری قرار دارد.
از خیرین سادات ششپر میتوان به اقای سید محمد طاهر روشن زاده, رئیس اتاق تجارتی مزار شریف نام برد. ایشان کمک به مستمندان و تاسیس کورس های آموزشی را با هزینه شخصی انجام میدهند.
یکی دیگر از بزرگان سادات ششپر سید اسحاق نجفی میباشند که فعلا مقیم در لندن میباشند و موسسه خیریه افغان نجات از فقر را تاسیس نمودند همچنین دارالایتام در ولایات غزنی, مزار شریف, هرات, شفاخانه در غزنی, پنج باب مدرسه و مسجد در ولسوالی های غزنی اعمار نمودندو هشتاد و چهار حلقه چاه آب و یک حلقه چاه آب عمیق صحی در کابل و غزنی و چندین حلقه چای آب کشاورزی در هرات و نواحی آن از کارهای خوب ایشان میباشد.
از سلسله سادات حیدری که از برادرش سید شاه میباشد, در منطقه دوره ولسوالی مالستان زندگی میکنند و از مشاهیر آن به اقایان موسوی و شریفی و از خیرین میتوان به اقای ظفرزاده که مصدر تاسیس مدارس و مدرسه سیار مدرن با هزینه شخصی در مزار شریف تاسیس نمودند اشاره کرد. همچنین از بزرگان سادات غزنی که در منطقه کمرگ معروف است به سادات دان آبی.
اﮔﺮ در این مطلب احتمالا مطلبی از جا افتاده است و یادآوری نشده است, سادات محترم میتوانند با شبکات اجتماعی یا از طریق ایمیل و نظرات و مطالب شان را بیان کنند تا به این مقاله اضافه گردد.
کپی برداری از این مطلب با ذکر آدرس سایت www.sanglakh.com بلامانع میباشد.
(( ربنا و اجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امة مسلمة لک و ارنا منا سکنا و تب علینا ))
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم