هرازگاهی، برخی افراد ناآگاهانه یا مغرضانه، مسأله افراطیون سادات را در برابر افراطیون هزاره مطرح می کنند. برخی دیگر نظریه پردازی نموده سادات را عاصی و هزاره را طاغی خوانده اند. این افراد، به ظاهر افراطیون هزاره و سادات، هردو را می کوبند و خود را برائت می دهند، بدون این که تعریفی از افراطیون و عملکرد آنها ارائه کنند. فقط می گویند هردو تفرقه اندازند و دشمن جامعه هزاره. این کلی گویی گمراه کننده است. من در این رابطه چندسال قبل مطلبی نوشته بودم که حالا دوباره آن را در اختیار علاقمندان قرار می دهم.
1- افراطیون هزاره چه کسانی هستند؟
افراطیون هزاره، همان سیدستیزان فاشیست و مرتدی هستند که هزارههای مسلمان و پیرو اهلبیت(ع) الحاد، ارتداد، التقاط، سیدستیزی و دین ستیزی آنها را نادیده گرفته و از روی لطف آنان را افراطیونی میخوانند که در دگراندیشی افراط کرده اند وکدام جرمی مرتکب نشده اند. از نظر این عزیزان تحقیر و توهین انسانهای مظلومی بنام سادات و زیر سؤال بردن منافقانه و تجاوزکارانه باورهای مذهبی و تفسیر به رأی آیات و روایات و… نه کفر است و نه جرم، بلکه حمایت از حقوق هزارهها و آزادی عقیده و بیان است. در حالی که خود این به اصطلاح افراطیون نیز تحقیر، توهین و تهمت به سادات را روشنگری هزارهها و نجات آنان از چنگال خرافات مذهبی که توسط سادات ایجاد شده است میدانند. افراطیون هزاره، سادات را با برچسبها و تهمتهایی چون اشرافیت مذهبی، جاسوس نسب، مارآستین، معاملهگر،خرافه پرست، خمسخور،گدا، مهاجر، نژادپرست، برتری طلب، اولاد ابولهب و…تعریف میکنند و اعلام مینمایند که این طایفه باید از جامعه هزاره پاکسازی شوند. حتی بدون ملاحظه و در نظرداشت افکار عمومی و الزامات اخلاقی جهانی، سادات را تهدید به مرگ ونسل کشی مینمایندکه در این رابطه نوشتههای آنها در فضای مجازی و نشریات چاپی به عنوان سند وجود دارد.
2- افراطیون سادات به چه کسانی میگویند؟
کسانی از سادات که در برابر تهمت، توهین و تحقیر سادات و تبار خود توسط سید ستیزان و اهانت آنها به باورها و اعتقادات مذهبی شیعه ایستادگی نموده و دفاع میکنند، افراطیون سادات نامیده میشوند. هیچ سند و مدرکی معتبر کتبی و شفاهی وجود ندارد که بزرگان، رهبران، فرهیختگان، علما و دانشمندان و حتی اغلب افراد عادی سادات برای مقابله با هجمه و تجاوز سیدستیزان به آبرو و شرف همۀ سادات، عمل باالمثل انجام داده باشند و هزارهها را بهعنوا ن یک قوم توهین و تحقیر کرده باشند، بلکه بر عکس خاموشی اختیار کرده و افراد جامعه سادات را از عمل متقابل نهی کرده اند. تنها یک عدهای معدود فرهیختگان سادات که درک نموده اند هدف اصلی سیدستیزان، شیعه ستیزی و اسلام ستیزی است و سادات مظلوم در خاکریز اول جنگ بهعنوان نماد مذهبی و قوم فرهیخته – که همیشه علما و بزرگان آنان نقش رهبری مردم را در امور اجتماعی و مذهبی به عهده داشته اند و مرجع رجوع مردم بوده و هستند قرار داده شده اند- احساس مسؤلیت نموده به دفاع روشنگرانه، مؤدبانه و مسالمت آمیز، تنها در برابر هتاکان سیدستیز و نه جامعه متدین و شریف هزاره، پرداخته اند. این افراد را برخی هزارههای مغرض و به ظاهر بیطرف، افراطیون سادات مینامند. کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه چنین برداشتی از افراطیون سادات دارند، در واقع گروه و افراد سیدستیز و مرتد را مساوی با کل جامعه و مردم هزاره میدانند و مخالفت با آنها را مخالفت با همه هزارهها تلقی میکنند. متأسفانه برچسب«افراطیون سادات» را که برخی حامیان پیدا و پنهان سیدستیزان اختراع کرده اند و برخی دیگر از مؤمنان هزاره و غیر هزاره و حتی برخی سادات نا آگاهانه و نسنجیده نشخوار میکنند و از جایگاه آدم خوب، بلند فکر، وحدت طلب و خیرخواه دو طرف را راهنمایی میکنند که کوتاه بیایند، به ذات خود یک تهمت و توهین است.
امیدوارم با شرحی مختصری که داده شد شیعیان متوجه این فتنه هم باشند و به برچسبهای دروغ «سیدگرایی» و «افراطیون سادات» تن در ندهند و آگاهان برای برادران هزاره و غیر هزاره که تحت تأثیر تبلیغات منفی سیدستیزان قرار گرفته اند توضیح دهند که این برچسبها حقیقت ندارد و آب به آسیاب دشمنان اهلبیت(ع) ریختن است.
استاد مصباح زاده