بسم الله الرّحمن الرّحیم و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین
رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي
فرارسیدن ایام شهادت امام محمد باقر علیه السلام به درگاه حضرت حق تسلیت عرض می دارم.
در آغاز عرض سلام ، احترام دارم محضر یکایک بزرگان و عزیزانی که از راههای دور و نزدیک در این جمع حضور به هم رسانیدند تا ششمین سالیاد ارتحال سترجنرال سید حسین انوری (ره) را گرامی بداریم.
همینطور تشکر ویژه دارم از ستاد برگزاری مراسم و دوستانی که در عرصه ای اجرای این مراسم کمک و همیاری نمودند.
اینک برای بنده نیز سعادتی نصیب شد تا در یادبود و بزرگداشت از شخصیت، اندیشه و عمل آن بزرگ مرد در جمع شما عزیزان سخنی چند را ایراد نمایم.
البته ذکر این نکته جا دارد، که بنده به عنوان فرزند ارشد ایشان همواره از خود ایشان و در مورد ایشان آنچه را که از دوستان و همکفران شان می شنیدم آموخته ام و باورمندی ام به این سخن که انسان های بزرگ تا زمانی که هستند هم هستند و مادامی که نیستند هم هستند بیش از پیش قوت گرفت.
اساتید و بزرگان ارجمند در جمع حاضر به سجایا و نکات مهم شخصیتی رهبر فقید سید حسین انوری (ره) اشارات و توضحیات قابل ارزشی را بیان نمودند.
به نظر بنده نیز هر جامعه و اجتماعی در هر دوره ای از تحولات خویش، مسئولیت ها و رسالت هایی دارد. مسئولیت ها در گرو شخصیت های راهبر و راهنما است و رسالت ها در گرو اجتماعات مردمی.
رهبر فقید سید حسین انوری نیز در ادوار مختلف حیات خویش با آنکه رسالت هایی را از نیکان خویش بر خود واجب می دانست زمام مسئولیت هایی را نیز بدوش گرفت.
حیات سیاسی و اجتماعی ایشان را می شود که به سه دوره ی جهاد، مدیریت جهادی و خدمت رسانی تقسیم بندی کنیم. اما هر سه دوره یک هدف مشخص داشت. صلح و ثبات افغانستان.
در واقع حال و آینده از نظر ایشان با این دو مولفه ارزیابی می گردید.
ایشان درک عمقی از بحران و شبکه های قدرت و سیاست در افغانستان داشتند. از نظر ایشان تا وقتیکه افغانستان به اجماع ملی ، کثرت گرایی دینی و سیاسی و حقوق برابر شهروندی نرسد بحران همواره در اشکال مختلف دامن گیر این کشور و مردم خواهد بود.
ایشان تاکید داشتند که مشکل افغانستان مشکل ساختار ها نیست بلکه مشکل از کارگزارهاست. زمانی که کارگزاران نظام بر حسب مسائل جناحی، سمتی و قومی گزینش شوند هم منازعات قومی در جامعه تقویت می شود و هم ساختارها ناکارآمد جلوه می کنند.
بنابر همین مهم ایشان بر این نظر بودند که تقسیم قدرت بین جناح ها راه حل نیست و ریشه های بحران های موجود در جامعه را تقویت می کند.
نماد بارز این تقسیم قدرت کنفرانس بن بود که قدرت به شکل جناحی و قومی به طور غیر مدون تقسیم گردید وآن حلقاتی که از این تقسیمات دور مانده بودند به ستیز با تمام ابعاد ساختار نظام و کارگزاران آن پرداختند.
که در نهایت هم آن ساختار با ساز و برگ اش پس از دو دهه فروپاشید و گفتمان جدیدی بر افغانستان مسلط شد.
فی الحال نیز گویا که تاریخ در افغانستان تکرار شده است، دیروز جهان در ساختار ایجاد شده برای طالبان نقشی مد نظر نگرفت و امروز طالبان برای جهان و رقبای داخلی خود.
این دور باطل بدون شک به معنای دوام بحران است زیرا افغانستان جغرافیای سکونت اقوام است و نفوس اقوام در این سرزمین به شکلی است که تفکیک میان اکثریت و اقلیت به آسانی ممکن نیست و از طرفی هم تقسیم بندی جغرافیایی اقوام طوری است که اگر یک گروه قومی خود را جدا یافته از مرکز قدرت و تقسیم منافع و امکانات ملَی احساس کند به راحتی می تواند زمینه ساز خلق بحران در ابعاد مختلف گردد.
مشورت ما به مجریان سیاسی و نظامی امارت اسلامی این است که با توجه به واقعیات موجود در افغانستان به اتخاذ مواضع سیاسی شان بپردازند اینکه مسلط شدن شان بر پایتخت افغانستان چطور و چگونه بوده، بحث جدایی است اما توقع می رود که آنچه را در مذاکرات صلح تعهد دادند، عملی نمایند که بدون شک جناح ها ، مردم و جهانیان متعهد به آن خواهند بود.
در واقع ایجاد حکومت همه شمول و مشارکتی که همه ای اقوام موجود در افغانستان نقش خود را در حکومت و دولت احساس کنند، آزادی بیان، حقوق بشر و جایگاه زنان که نیمی از پیکیره ای اجتماع افغانستان را تشکیل می دهند ابتدا و انتحای خواست همه ای جناح ها را تشکیل می دهد.
ما از این جایگاه هم به امارت اسلامی و به مخالفین آن صدا می کنیم که جنگ هیچگاه نه در جهت کسب قدرت سیاسی و نه در جهت حفظ قدرت سیاسی در افغانستان راه حل نبوده و نیست. مسیر و دروازه ی جنگ در همه ی حالات باز است بیاید از مجرای گفتگو و دیپلماسی وارد شوید و بر مشکلات و موانع از این دریچه بنگرید. تا هم خاطر مردم جمع شود و به جای مهاجرت سیل آسا در وطن و خانه ای خود زندگی آرام و بدون ترس از جنگ داشته باشند و هم خاطر کشورهای منطقه و جهان از بحث بحران ، تروریزم و صدور تروریزم.
در اخیر می خواهم نکاتی را در رابطه حضور و وضعیت مهاجرین افغانستانی برای کشور میزبان ( جمهوری اسلامی ایران ) به عرض برسانم.
طبعاً برای هر انسانی سخت ترین و دشوارترین وضعیت شرایطی است که خود را مجبور به مهاجرت ببیند. این یعنی پایان هر آنچه که داشته اید و ساخته اید و شروع مسیر نامعلومی که فقط زنده ماندن در آن برای تان در اولویت است.
ما ملّت افغانستان شاید در طول تاریخ معاصر بشری، بیشترین رنج مهاجرت را در بین سایر ملّت های جهان چشیده باشیم که در این راستا همواره بیشترین همدردی ها را نیز از سوی کشورهای همسایه خود بلاخص جمهوری اسلامی ایران دیده ایم.
ما ملت افغانستان همواره ممنون و مدیون الطاف و مهمان نوازی جمهوری اسلامی هستیم و تمنا داریم که در شرایط بحران کنونی افغانستان نیز حامی قشر مهاجر افغانستانی باشند چرا که باورمندیم دید نظام جمهوری اسلامی ایران نسبت به اسلام و مسلمین ورای مرز های جغرافیایی و ملیتی است و اصل نگاه آن بر امت اسلامی و مرز نداشتن دین مقدس اسلام است.
و من الله توفیق
۱۶ سرطان ۱۴۰۱
مشهد مقدس، مدرسه علمیه قائم (عج)