نگاهی به فاجعه افشار

به صورت خلاصه و بهم‌پیوسته بخشی از واقعیت‌های ملتبس و استکتامِ فاجعه افشار را بازگو می‌نمایم.

1. حادثه افشار در 22 دلو سال 13711، با حمله وزارت دفاع، شورای نظار و نیروهای سیاف به وقوع پیوست.
22. نیروهای حزب وحدت با توجه به داشتن تسلحیات و سلاح‌های ثقیله، تنها حدود سه تا چهار ساعت مقاومت نمود.
3. چهار قوماندان حزب وحدت(عاملان و مُسببین اصلی سقوط و شکست افشار) به دستور و اعتراف رهبر فقید این حزب در کنار مسجد سفید قلعه وزیر -کابل اعدام شدند.

https://www.youtube.com/watch?v=i18O9nPFHfM

4. آقای مزاری در دیدار اعضای شورای اجرایی تنظیم نسل نو هزاره مقیم کویته پاکستان، اظهار می‌دارد، که قبل از وقوع جنگ افشار، مردم هزاره از این منطقه نقل مکان نمودند و تنها قزلباش‌ها که در مذهب با ما شریک، ولی در نژاد شریک نیست، در منطقه حضور داشتند، آن‌هم به این امید که به آنان کاری ندارد.
https://www.youtube.com/watch?v=mHSNh0zacTk
5. آقای مزاری اعتراف می‌کند: مه مطمئن هستم که یعنی در اینجا نظامیان ما، مردم ما در جنگ‌های دیگر در حق مردم بَد کرده بود که این‌ها در حق مردم ما در افشار بَد کردند.
https://www.youtube.com/watch?v=kc-efXp18Cg
6. آقای مزاری، دو سال و به روایتی یک سال و هفت ماه بعد از حادثه افشار، در سخنرانی خود اعلام می‌دارد که آیت الله محسنی و آقایان هادی، جاوید و انوری در شکست افشار دست داشته‌اند.
https://www.youtube.com/watch?v=WgE-EK-aGes
……………………………………………………………..
77 سید حسین انوری مرحوم نیز درمورد جنگ‌های کابل، بویژه حادثه افشار دو مرتبه فراخوان مناظره می‌دهد، ولی هیچ یک از افرادی که آقای انوری از آنان نام می‌برد، حاضر به مناظره نمی‌شوند.
https://www.youtube.com/watch?v=miPu8ELn37Y
8. آقای سید محمد علی جاوید نیز در متن‌های متعدد، دخالت خود را در حادثه افشار مبرا دانسته، اظهار می‌دارد، در جنگ افشار حتی در کابل حضور نداشته‌ام.
9. از طرفی هم هیچ‌کس حضور، همکاری و حمایت آقای هادی از مردم افشار را نمی‌توان چشم‌پوشی، کَتم و پنهان نماید. چرا که طبق نامه آیت الله محقق کابلی(الیوم بیضه اسلام در خطر است، به افراد تحت رهبری خود دستور دهید تا به مردم کمک نماید)؛ عباس پایدار به دستور آقای هادی در خط مقدم(کوته‌سنگی) حضور داشت و مانع ورود نیروهای وزارت دفاع، شورای نظار و سیاف به پل‌سوخته و دشت برچی گردید. از سوی دیگر کمک و همکاری آقای هادی به آسیب‌دیدگان، زخمی‌ها و خانواده شهدای افشار و همچنین دفن و خاکسپاری شهدا را فراموش و پنهان نمود.
……………………………………………………………..
پس از بیان این مسائل؛ چند سوال مطرح می شود.

1. آیا آقای مزاری در مورد جنگ افشار دروغ و گزافه‌گویی نموده است؟ اگر سخنانش از روی صداقت بیان شده، چرا پژوهش‌گران و محققین حزب وحدت؛ صرفا، محضا و خالصا سخنرانی و گفتار چهارم و اخیر مزاری مرحوم درمورد افشار را پررنگ نموده و از بیان حقایق و گفته‌های اول، دوم و سوم آقای مزاری به طور عامداً، متعمداً و قاصداً، کَتم، تلبیس و پنهان‌کاری می‌نمایند؟
آنان با پررنگ نمودن و تُند ساختن سخنان چهارم آقای مزاری، در پی سرپوش گذاشتن به حقایق و واقعیت‌های افشار است و فقط می‌خواهند رقبای درون‌خانه را تضعیف نمایند. از سوی دیگر، نه تنها شکست و سقوط افشار را به آقایان هادی، جاوید و انوری مرحوم مرتبط می‌دانند، بلکه براساس طرح، برنامه و استراتژی از پیش تعیین شده، می‌گویند، علت شکست افشار سیّدا است و سادات را کوه فروش نامیده‌اند.

به نظر صاحب این قلم، پررنگ نمودن سخنان چهارم آقای مزاری و چشم‌پوشی از سخنان اول، دوم و سوم مزاری مرحوم یک طرح جامع و کامل از طرف تنظیم نسل نو هزاره مقیم کویته پاکستان برای شکاف ایجاد نمودن بین جامعه تشیع؛ سُست و ناتوان نمودن تنها حزب و رقیب داخلی؛ توجیه و موجه نمودن سقوط و شکست سنگرهای حزب وحدت در کوه افشار؛ و اعاده نمودن حیثیت حزب وحدت، است.

2. چرا پژوهش‌گران حزب وحدت، سخنان اول، دوم و سوم آقای مزاری را نادیده می‌گیرند؟
آنان بخوبی می‌دانند، اگر به سخنان اول، دوم و سوم مزاری مرحوم بپردازند، دیگر از منظر عقلایی، منطقی و حتی احساسی قادر نخواهند بود، یک‌طرفه قضاوت نمایند و دیگران را مسئول شکست و سقوط افشار بدانند، چرا که طبق گفته مزاری مرحوم، عاملان و مُسببین سقوط افشار اعدام شدند، مردم شریف هزاره قبل از جنگ، افشار را ترک نموده بودند و قوماندان‌های حزب وحدت در جنگ‌های دیگر بَد کرده بود که در افشار بَد دیدند. از طرفی هم انوری مرحوم دو بار فراخوان مناظره می‌دهد و حضور آقای هادی نیز در حمایت، همکاری و دَفن شهدای افشار غیرقابل کتمان است.

3. متهم نمودن افراد و اشخاص خاص در مسئله افشار، باعث چه چیزی می‌شود؟
مطرح ساختن، متهم کردن و قضاوت نمودن یک‌طرفه در قضیه افشار، موجب کدورت، عداوت و مشکلات بیش‌تر در جامعه افغانستان می‌شود و هیچ مشکلی را برطرف نخواهد کرد؛ تنها افرادی مجبور می‌شوند سکوت 23 ساله خود را بشکنند و در مقابل اتهام‌های یک‌طرفه، دست به قلم و مدرک شوند.

بنا یقین بدانید که آقایان مزاری، مسعود و انوری در این دنیا نیستند و آیت الله محسنی و آقایان سیاف، هادی، جاوید، خلیلی، محقق، صادق مدبر و دیگران نیز از این دنیا خواهند رفت و خداوند براساس اعمال و کردارشان قضاوت می‌فرماید.
پس به شکاف بین اقوام، قضاوت‌های یک‌طرفه و یک‌جانبه ادامه ندهید تا دیگران مجبور نشوند تا از خود دفاع نمایند، بیائیم از قوت، فهم و قلم خود برای درکنار هم بودن استفاده نمائیم تا بر علیه یکدیگر.

سید حسین هادی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منوی مطالب

آخرین مطالب

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید