‏میراث فکری حضرت آیت‌الله العظمی سید علی بهشتی (ره)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کتاب ‏«انسان و سختی‌های تکاملی، تکوینی و تشریعی»

‏هنگامی که افغانستان در آتش جنگ و بی‌ثباتی می‌سوخت، عالمی مجتهد، فقیهی ژرف‌اندیش و رهبر مردمی، اثری ماندگار پدید آورد: کتاب «انسان و سختی‌های تکاملی، تکوینی و تشریعی». این اثر در سال ۱۳۶۹ نگاشته شد، اما حقیقتاً از مرز زمان فراتر رفته است. چرا؟ زیرا در آن، انسان نه تنها در آیینهٔ دین، بلکه در آینهٔ تاریخ، روان، سیاست و امتحان الهی بازتاب یافته است؛ اثری که می‌توان آن را راهنمایی برای شناخت عمق روح، مسئولیت انسانی و مسیر تکامل معنوی دانست.

موضوعات مهمی که در این کتاب آمده‌است به صورت اجمالی قرار ذیل‌اند:

‏۱) سختی‌ها؛ بوتهٔ آزمایش الهی
‏حضرت آیت الله بهشتی (ره) رنج و مشقت را از سه دریچه بررسی می‌کند:
‏الف- تکوینی: رنج‌هایی که در سرشت جهان نهاده شده، مانند مرگ، بیماری، و محدودیت‌های طبیعی، که حکمت خداوند در آنها نهفته است و انسان را برای فهم بهتر حقیقت هستی به چالش می‌کشاند.
‏ب- تشریعی: تکالیف و وظایفی که شریعت برای تعالی روح بر دوش انسان می‌گذارد، آزمونی است که اراده و انتخاب انسان را به کار می‌اندازد و او را به رشد اخلاقی و معنوی می‌رساند.
‏ج- تکاملی: دشواری‌هایی که انسان را وادار می‌سازند میان سقوط یا عروج انتخاب کند؛ این رنج‌ها صحنهٔ رقابت روح و عقل با وسوسه‌ها و هوس‌هاست، جایی که انسان با انتخاب صحیح، به کمال و با انتخاب غلط، به سقوط کشیده می‌شود.

‏ایشان با استناد به قرآن، داستان‌های پیامبران الهی و قیام کربلا نشان می‌دهد: سختی، زندان نیست؛ سلّمی است به سوی رشد. در منطق قرآن، «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا»، رنج نه ابزار شکست، بلکه راهی است که خدا برای ساختن مؤمنان برگزیده است و هر انسانی که چشم بصیرت دارد، می‌تواند در آن نشانهٔ حکمت الهی را بیابد.



‏۲) ظرافت وحدت در فقه و کلام
‏در صفحات ۲۶ و ۲۷، فقیه مجاهد(ره) هنگام ذکر امام علی (ع) از لقب «رض» استفاده می‌کند، و در بعضی جاهای دیگر از «ع»؛ شاید برای بسیاری این نکته کوچک به نظر آید، اما در واقع نشانه‌ای از فقه وحدت است. او به‌عنوان مجتهدی دقیق می‌دانست که چگونه یک واژه می‌تواند یا وحدت بیافریند یا نفاق. در شرایطی که دشمن حتا با استفاده از جزئیات در پی نفاق است، باید بدانیم هردو واژه برای احترام و تکریم حضرت علی«ع» است.
‏این دقت زبانی، در حقیقت یک صداقت و قدمی برای تقویت وحدت است: رهبر راستین حتی در واژه‌هایش فتنه نمی‌کارد، زیرا می‌داند جزئیات کوچک نیز می‌تواند روح جامعه را بسازد یا بشکند.

‏۳) تفسیر اجتماعی قرآن؛ آیات ۵۵–۵۷ بقره
‏آیت الله بهشتی (ره) با پیوند دادن این آیات به بحث سختی‌ها، نشان می‌دهد که انسان در برابر نعمت و نقمت، دو راه دارد: یا شکر می‌ورزد و می‌بالد، یا ناسپاسی می‌کند و سقوط می‌کند. این نگاه، رنج را در جایگاه مربی الهی قرار می‌دهد؛ زیرا سختی برای انسانِ بیدار، یک هشدار رحمانی است و برای غافل، دریچه‌ای به تباهی. قرآن، اینگونه انسان را به تامل و خودشناسی فرا می‌خواند و نشان می‌دهد مسیر رشد از دل امتحانات می‌گذرد.

‏۴) جهاد؛ مرز میان دفاع مشروع و خشونت کور؛
‏ح.آ. بهشتی (ره) با قاطعیت و استناد از منابع اسلامی و قرآن می‌نویسد که جهاد در اسلام اساساً «دفاعی» است، نه ابزاری برای خون‌ریزی. جهاد، حق دفاع در برابر تجاوز به جان، ایمان و سرزمین است. ایشان تاکید می‌کند، ما ملزم هستیم در برابر هر نوع تهاجم، مناسب با نوعیت تهاجم (روانی یا نظامی) ایستادگی و از حق، عقیده و خاک خود دفاع نماییم. این نگاه، اسلام را از اتهام خشونت می‌رهاند و نشان می‌دهد قدرت مؤمن، شمشیر بی‌ضابطه نیست؛ سپرِ مسؤولانه و حکیمانه است، همان چیزی که فیلسوفان و متفکران دینی آن را عدالت دفاعی می‌نامند.

‏۵) نفاق؛ بیماری خاموش جامعه
‏در بخش‌های مربوط به نفاق، رهبر شورای اتفاق هشدار می‌دهد که منافق خطرناک‌تر از دشمن آشکار است؛ زیرا با نقاب دیانت وارد می‌شود اما بذر تفرقه و سستی می‌کارد.
‏ایشان نفاق را به «اختلالی درونی میان ایمان و عمل» تعبیر می‌کند؛ چیزی شبیه به شکاف وجدان و رفتار، و می‌افزاید: «آنقدر صدمه‌ای که در اسلام از ناحیه منافق وارد شده‌است، از ناحیه کفار آن‌قدر صدمه نرسیده‌است» (ص۱۵۵).
‏این تحلیل نشان می‌دهد که نفاق نه تنها انحراف دینی است، بلکه فروپاشی روانی، اجتماعی و سیاسی را رقم می‌زند؛ و حکمت و بصیرت رهبری در مقابله با آن، تنها به علم فقه و سیاست محدود نمی‌شود بلکه به درک روان انسان نیز نیاز دارد.

‏۶) نفس و روان؛ تلفیق دین با دانش
‏در صفحه ۱۱۱ به انواع نفس پرداخته و در صفحه ۱۲۴، با بهره‌گیری از روان‌شناسی، مفهوم نفس لوامه را توضیح می‌دهد. این در زمانی بود که تصور می‌شود مردم افغانستان کم‌تر نامی از علم مدرنی چون روان‌شناسی شنیده بودند، اما ایشان با فهم بلند خویش با استناد به سخنان عالمان این رشته- تحلیل جذابی نسبت به وجدان و موضوعات مرتبط با نفس کرده‌اند. که دانشمندی بنام فروید نیز آن را تحت عنوان های (ID, ego و Super Ego) یاد کرده‌اند.
‏این عالم ربانی(ره) نشان داد: دین و علم در تضاد نیستند، بلکه دو زبان برای فهم یک حقیقت‌اند. قرآن، نقشهٔ راه است و علم نوین، شرح‌المعاش این مسیر. این بینش، پیوندی ژرف میان حکمت الهی و تجربه انسانی برقرار می‌کند و خواننده را به عمق تفکر فرا می‌خواند.

‏۷) صبر؛ ابزار مدیریت سختی (ص۱۹۶)
‏صبر در نگاه ح.آ. بهشتی (ره)، سکوت و انفعال نیست؛ بلکه مهارت ادارهٔ رنج است. صبر یعنی انتخاب زمان درستِ اقدام، و ایستادن بر اصول تا آخر.
‏به همین دلیل، صبر از دیدگاه او به یک «فنّ رهبری» تبدیل می‌شود: رهبری که صبر ندارد، در گرداب حوادث فرو می‌رود. این نگرش، صبر را از یک فضیلت اخلاقی صرف، به یک ابزار عملی مدیریت جامعه و تاریخ بدل می‌کند.

‏۸) مقابله با کمونیسم؛ جنگ روانی و مقاومت
‏در صفحات ۱۳۸ تا ۱۴۰، ایشان به تفصیل از جنگ روانی کمونیسم و تلاش‌های مدبرانه‌ی خود برای آگاهی دهی به مردم نسبت به عقاید خلقی‌ها (مبارزه روانی-سیاسی) یاد نموده و از کشتار فجیع علما توسط متجاوزان سخن می‌گوید. مجاهد بزرگ(ره)، این پیکار را تنها یک جنگ نظامی نمی‌داند، بلکه آن را «تهاجم به عقل و ایمان» می‌خواند.
‏و در صفحه ۱۴۱ دلیل ماندن‌شان را در افغانستان شرح می‌دهد: «اگر بمانیم، ایمان زنده می‌ماند؛ اگر برویم، کمونیسم عقیدهٔ خود را به‌زور تحمیل می‌کند.» این جمله، عصارهٔ رهبری دینی است: بمان، حتی اگر بهایش جان باشد؛ و نشان‌دهنده ترکیب نبوغ فقهی، شجاعت اخلاقی و بصیرت سیاسی است. هم‌چنان نویسنده در بخش دیگری از کتاب‌شان، روایت های از دفاع نظامی علیه شوروی سابق نوشتند که مجاهدان در مناطق تحت حاکمیت شورای ا.ا. قاطعانه علیه ظلم ایستادند و شکست سنگینی بر متجاوز وارد شده‌است.

‏۹) وحدت عملی؛ تجربه با اهل‌سنت
‏در صفحه ۱۴۲، با افتخار از همکاری برادران سنّی و ایماق در مناطق تحت حاکمیت شورای اتفاق اسلامی افغانستان یاد می‌کند. این نه یک شعار، بلکه تجربه‌ای زیسته است. ایشان وحدت را به میدان عمل آورد و نشان داد که اسلام، مرز قومی و مذهبی نمی‌شناسد؛ بلکه دشمن مشترک، ما را در سنگر مشترک گرد می‌آورد. ح.آ. بهشتی به جز این کتاب در اکثر سخنان شان تاکید بر وحدت داشته‌اند، چنانچه سخن مشهوری از ایشان است: «وحدت برای امروز ما «اثر» بخش و برای فردای ما «ثمر» بخش است». شکل‌گیری موج‌آسای مقاومت علیه متجاوزان کمونیسم و اساس‌گزاری حکومت شورای اتفاق ا.ا با یک سیستم ویژه و مدبرانه برای نخستین بار در مناطق مرکزی، خود منعکس‌کننده قدرت رهبری، میزان کاریزما و وحدت عملی ایشان است.

‏۱۰) باورمندی به حکومت مردمی؛
‏طرز نوشتار کتاب و جملات، طوری است که باورمندی ح.آ. بهشتی را نسبت به حکومت مردمی منعکس می‌کند، برعکس حکومت یا سیستم فرد محور. ایشان در صفحات ۱۲۷ و ۱۳۶ چنین نوشتند: «جهاد و مقاومت مردم غیور تا زمانی برقراری حکومت مستقل جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت.». این سخن ادعا‌های افرادی را که می‌گویند شورای اتفاق فرد محور بود نیز منتفی می‌سازد.

‏۱۱) ارزش امروزین کتاب
‏این کتاب برای نسل امروز چند پیام بنیادین دارد:
‏۱. سختی، کلید تعالی است، نه بهانهٔ شکست. اراده‌ی فولادین باید داشت.
‏۲. وحدت، بالاترین سلاح در برابر نفاق و استعمار است.
‏۳. دین و علم، مکمل یکدیگرند برای ساختن انسان و جامعه‌ای مقاوم.
‏۴. اسلام دین خشونت نیست. باید باورها اصلاح شوند، و عمیق‌تر تامل صورت گیرد. اما دفاع از عقاید، و ارزش‌های دینی الزامی‌است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منوی مطالب

آخرین مطالب

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید