1- سادات کیانند و سیادت چیست؟ 2-جایگاه معنوی سادات در فرهنگ اسلامی کجاست؟ 3- چه آثاری برای سیادت در جامعه وجود دارد؟
سیادت عنوانى است براى مردان و زنانى که در نسب خویش به حضرت هاشم بن عبد مناف (جدّ رسول اللَّه) مىرسند. هر کس نسب او به هاشم بن عبد مناف یا فرزندان او برسد، سید محسوب مىشود. (1) به فرزندان هاشم، بنى هاشم مىگویند. برخى از اینان به عموهاى پیامبر مثل ابوطالب و ابولهب، عباس و حمزه مىرسند. بنابراین فرزندان عباس عموى پیامبر که به آنان بنى عباس مىگویند، سید محسوب مىشوند. فرزندان ابوطالب به نامهاى طالب و عقیل و جعفر طیار و على(ع) و نسل آنان (تا کنون هر چه هستند) سیدند. پیامبر اسلام از جهت پسرانش (طیب و طاهر و قاسم و ابراهیم) چون در کودکى از دنیا رفتند، نسلى ندارد. فقط از طریق حضرت فاطمه زهرا(س) نسلش ادامه پیدا کرد. تمامى ائمه معصومین و فرزندان¬شان از طریق على(ع) به هاشم مىرسند و سید هستند. انتساب برخی از سادات به پیامبر، شرافت چند برابری برای آنان است که از طریق دختر ایشان حضرت فاطمه (س) حاصل شده است. اینکه سادات فعلی ذریّه پیامبر نامیده شدند، از این جهت می باشد. اگر چه غالباً فرزندان و نسل از طریق پسر به جدّ(پدر بزرگ) منتسب می شوند، اما به جهت روایات متعدد که از پیامبر نقل شده، ایشان فرزندان فاطمه را فرزندان خود دانسته، انتساب آنان را به خود تأکید كرده. این موضوع در برخی تفاسیر آیات سوره کوثر آمده است. در همه جوامع انتساب به رهبران و شخصیتها نوعى امتیاز محسوب مى شود؛ از این رو مردم به بستگان شخصیتهاى علمى و سیاسى احترام مى گذارند. این از نظر اجتماعى است، نه از نظر الهى. از آن جا که سادات ذریه پیامبر از فاطمه زهرا(س) و نسل بنى هاشم هستند، اجتماع براى آنان حساب ویژهاى باز مى کند و به آنان با دید احترام می نگرد. اگر در روایات آمده که به سادات احترام بگذارید، به جهت پیامبر است. امام رضا(ع) فرمود: «ما خاندان نبوت حقى که بر مردم داریم، به خاطر پیامبر مى باشد». (2) امتیاز اجتماعی مسئولیت سادات را بیشتر می كند. بنابراین از آن رو که سادات به پیامبر منتسب هستند، باید مواظب رفتار خود باشند؛ زیرا انجام برخى اعمال از انسانهاى معمولى مشکل ایجاد نمىکند، ولى انجام آن توسط انسانهاى با شخصیت و یا اشخاصی که به رهبران دینى منتسب هستند، مشکل ایجاد مى کند. بزنطى(راوی) مى گوید: در خدمت حضرت رضا(ع) نشسته بودم. سخن از سادات به میان آمد، عرض کردم: آیا منحرف از خاندان شما و غیر شما یکسانند؟ فرمود: «نیکوکار ما اجرش دو چندان و بدکار ما گناهش دو چندان است». (3) وظیفه ما آن است که نسبت به سادات احترام بگذاریم. همان طور که نسبت به سایر افراد احترام می گذاریم. البته می توانیم در قالب شرایط تعریف شده توسط اسلام – آنان را امر به معروف و نهی از منکر نمایم. همین طور سعی کنیم با رفتار و گفتار خود به آن ها بفهمانیم که سزاوار است جایگاه و مقام سیادت را حفظ کنند. صرف سید بودن موجب نمی گردد که سادات از این عنوان سوء استفاده کنند. امام رضا (ع) وقتى که برادرش (زیدالنار) را دید که از خود تعریف مى کند و به سیادت خود مغرور شده و دائماً«ما چنین، ما چنان » مى گوید، فرمود: «این سخنان چیست که مى گویى ؟! اگر سخن تو درست باشد و فرزندان رسول خدا وضع استثنایى داشته باشند و خداوند بدکاران آنان را عذاب نکند و عمل نکرده، به آنان پاداش بدهد، پس تو از پدرت موسى بن جعفر نزد خدا گرامى ترى، زیرا وى خدا را بندگى کرد تا به درجات قرب نائل آمد و تو مى پندارى بى آن که بندگى خدا کنى، مى توانى در درجه موسى بن جعفر قرارگیرى ». سپس آیه «انهّ عملٌ غیر صالح » را قرائت کرد و فرمود: فرزند پیامبر و انتساب به پیغمبر و امام کافى نیست؛ عمل صالح لازم دارد. (4) پى نوشت ها : پى نوشت: 1. عروه الوثقى، ج 2، کتاب الخمس، فصل 2، مسئله 3. 2. بحارالانوار، ج 31، ص 145 – 146. 3. بحارالانوار، ج 43، ص 230. 4. مرتضى مطهرى، عدل الهى، ص 371.